تقدیر و بزرگداشت یاسمین زمانی نابغه جوان ایرانی
مراسم تقدیر و
بزرگداشت یاسمین زمانی نابغه جوان ایرانی
مراسم بزرگداشت و تقدیر از خانم یاسمین زمانی نابغه جوان ایرانی که در مسابقات بین المللی ، مقام دوم جهانی علمی رو کسب کردند که درآخر اسفندماه سال ۱۴۰۰ برگزار گردید .
در این مراسم نخبگان از دانشگاه های برتر کشور برای ملاقات با خانم زمانی به مراسم آمدند .
لازم به ذکر است که از شهرستان های اصفهان ، کردستان، گنبد کاووس و مشهد نیز دوستاداران ایشان به مراسم آمدند .
در اینمراسم ازکارهای بزرگی که خانم زمانی برای پیش رفت علم و فرهنگ و سر بلندی ایران انجام دادند به صورت مختصر صحبت شد و خانم زمانی به تمامی سوالات خبرنگاران در ارتباط با مسابقه پاسخ دادند .
خانم یاسمین زمانی اصالتا از خانواده های بزرگ کرمانشاه
و ساکن و بزرگ شده ی تهران هستند.
ایشان به تازگی وارد ۲۲ سالگی شدند ، و اهداف و برنامه های روشنی برای آینده دارند .
خانم زمانی درست مانند پرفسور سمیعی اعتقاد دارند که خیال و وجدانی آسوده یعنی رسیدن به موفقیت .
ایشان عقیده دارند ، بهتر است هرکس بهترین خودش باشد تا این که فیک افراد دیگر باشد ، چون دیگر وجودش و خودش ارزشمند نخواهد بود و پیشرفتی رخ نمیدهد.
خانم یاسمین زمانی مولف کشوری و بین المللی هستند
از کتاب های ایشان می توان به سرطان های ژنتیکی و بیماری های نادر ژنتیکی و…. اشاره کرد که در داخل و خارج از کشور به فروش میرسد.
خانم زمانی همچنین شاعر و مولف کتاب های شعر به نام های سرنوشت دلنوشته ، نوای دل ، راز عشق هستند.
ایشان همچنین پژوهشگر پزشکی و مخترع هستند
و در مسابقات بین المللی مقام دوم جهانی رو کسب کردند .
خانم یاسمین زمانی نیز همچنین کارهای فرهنگی وهنری های بزرگی رو انجام دادند، ازجمله تصویر سازی و داستان نویسی برای موسسات خیریه و…
خانم یاسمین زمانی چهرهی ماندگار این روزها محبوبیت خاصی در بین جوانان کشور پیدا کرده است .
در انتها دو تا از سروده های خانم یاسمین زمانی را میبینیم:
زندگی بی تو برایم چون جهنم می شود /گرتوباشی
زندگانیم گلستان میشود
دلبرا در قلب من،تا زنده هستم جای توست / بی تو این قلب حقیرم تار و تاریک میشود
زندگانی بی تو معنایی ندارد جان من/ بی تو جان در جان من نیست دگر جانان من
بی تو و چشمان تو سر به بیابان مینهم / گر نباشد جان تو زنده نباشد جان من
بی تو و دستان تو کیست که گیرد دست من / گر نباشد جان تو زنده نباشد جان من
خنده هایم مال توست ای تو همه دنیای من/ گر نباشد نور تو تاریک شود دنیای من
گر نبینم روی تو، چشم نبیند زندگی / تو بدان با بودنت دنیا شده دنیای من
و شعر دیگر ایشان:
یادباد از کودکی توی قطار زندگی/ از شکفتن تا رسیدن با بهار زندگی
ساز موزونی به وزن مهربانی بود ومن / مادر و لالایی و سنتور و تار زندگی
میدویدم صبح تا شب جاده های ماه را / سال ها میتاختم من تک سوار زندگی
یی غم دیروز و فردا خنده هایم شاد بود / غصه در بند من و من بی قرار زندگی
غنچه از گل میگرفتم به خیال خارها/ بی خبر از زخم های بی گدار زندگی
با دوپای تیز ، تند از کوچه ها بیرون زدم/ تا خیابانی شلوغ و کارزار زندگی
باآرزوی سعادت و سلامتی برای ذهن جوان برتر کشور .